یکی از سوالاتی که معاملهگران مطرح میکنند این است که هنگام معاملهگری با الگوهای کلاسیک، حد زیان را باید کجا قرار داد؟ الگوی سر و شانه، سقف دو قلو، مثلث متقارن و ... چند مورد از الگوهای نموداری کلاسیک هستند.
یکی از مهمترین مهارتها در هنگام معاملهگری، مدیریت ریسک است. معاملهگرانی که میتوانند ریسک معاملات خود را مدیریت کنند، میتوانند معاملات خیلی بهتری داشته باشند و سود بیشتری ببرند. این افراد جلوی معاملات زیانده را خیلی زود میگیرند و میتوانند به معاملات سودآور خود اجازه رشد و پیشرفت بدهند.
در ادامه نموداری از چارت مربوط به شاخص FTSE 100 نشان داده میشود. دلیل فاندامنتال (بنیادی) برای این معامله، عرضه سریع واکسن در انگلستان، خوشبینی پسابرگزیت و امید به رشد تولید ناخالص داخلی این کشور است. تمام این عوامل از FTSE 100 حمایت میکند. به همین خاطر استفاده از الگوی مثلث متقارن منطقی خواهد بود. در ادامه سه گزینه برای تعیین حد زیان پیش رو خواهیم داشت.
1. زیر کندل شکست
مزیت این روش این است که میتوانید ریسک معامله را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید و از طرفی حجم بزرگتری برای معامله خود در نظر بگیرید. عیب این روش احتمال بالای برخورد قیمت به حد زیان است ولی همیشه امکان ورود مجدد به موقعیت وجود دارد.
2. ناحیه زیر کندل شکست قبلی تا کندل شکست
در این روش احتمال برخورد قیمت با حد زیان کمتر است ولی لازم است از حجمهای کوچکتری استفاده کنیم.
3. تعیین حد زیان خارج از الگو و مدیریت معامله
در این روش باید کمترین حجم در موقعیت را انتخاب کنید ولی از نظر مدیریت معامله، آسودهخاطر خواهید بود. از نظر ماندن یا نماندن در معامله هم آزادتر هستید. البته انعطافپذیری زیاد گاهی مواقع یک امتیاز مثبت و گاهی مواقع هم یک نکته منفی است. درست است که انتخاب ماندن یا نماندن در معامله بر عهده شماست ولی گاهی تحلیل بیش از حد باعث میشود که انسان سر در گم شود.