معرفی روش علمی گن - قسمت 14

2018/02/11 | 1396/11/22
آسترولوژی , پاتریک میکولا , روش علمی گن , سیارات , کواکب , نجوم , نرم افزار Gannzilla

فصل دهم: نمودار شش ضلعی و مربع نه تایی

 

مقدمه ای بر نمودار شش ضلعی

ویلیام گن ، چندین نمودار را تحت عنوان «نمودارهای قیمت و زمان» ابداع و توسعه داد. دو نمونه از این نمودار ها، نمودار شش ضلعی و مربع نه تایی است. همانطور که احتمالاً می دانید، نمودار شش ضلعی و مربع نه تایی، در کتاب “چگونه از معامله  در بازار کالا سود کسب کنيم”  توسط ویلیام گن ارائه نشد. اما او مبانی روش های مرتبط با علم نجوم را برای استفاده از این نمودارها، در نوشته های خود مستتر کرد. ابتدا بیایید بررسی کنیم که نمودار شش ضلعی چگونه ساخته می شود. نمودار شش ضلعی، مارپیچی از اعداد است که شروع آن، از مرکز نمودار و به طرف راست با معیار ۰/۶ می باشد. این نقطه، بر روی محور افقی با عنوان «۰˚-۳۶۰˚» وجود دارد. درونی ترین ناحیه ی شش ضلعی، شامل شش عدد، از ۱ تا ۶ است. هر شش ضلعی اضافی، این مارپیچ اعداد را با افزودن شش عدد دیگر گسترش می دهد. از این رو، دومین شش ضلعی، شامل داوزده عدد از ۷ تا ۱۸ است و سومین شش ضلعی، شامل شش عدد بیشتر از دومین شش ضلعی است، که در واقع شامل هجده عدد، از ۱۹ تا ۳۶ می باشد. نمودار شش ضلعی که در زیر با عنوان نمودار ۱۰-۱ برچسب گذاری شده است، به سی بازه ی درجه تقسیم می شود که نشان دهنده ی علامت های دابره البروج هستند. در اطراف نمودار شش ضلعی، دایره ای از درجات را قرار داده ام. این درجات، در واقع ۳۶۰ درجه ی طولی دایره البروج هستند.

مقدمه ای بر مربع نه تایی

همان گونه که در نمودار ۱۰-۲ دیده می شود، مربع نه تایی را می توان به عنوان مارپیچی از اعدادی در نظر گرفت که به صورت چرخه هایی شکسته می شود. هر چرخه، با استفاده از اعداد قرارگرفته در هر مارپیچ کامل شناخته می شوند. این نمودار، با عدد ۱ از مرکز، که درونی ترین مربع را به خود اختصاص می دهد، آغاز شده و به خودی خود یک چرخه محسوب می شود. سپس اعداد به طرف راست، یعنی عدد ۲، حرکت می کنند و مارپیچ اعدادی اطراف آن در جهت پادساعت گرد حرکت می کند تا به عدد ۹ برسد، و در این صورت دومین مارپیچ از اعداد، خارج از مرکز، کامل می شود که در همان چرخه ی دوم است. از موقعیت عدد ۹، اعداد به طرف راست، یعنی به سمت عدد ۱۰، حرکت می کنند، سپس، مارپیچ اعدادی پاد ساعت گرد حرکت می کند تا به عدد ۲۵ برسد و در واقع، سومین مارپیچ از اعداد، خارج از مرکز، کامل می شود که همان چرخه سوم است. این فرآیند ها، با قرار دادن انتهای هر چرخه در یک خط قطری از مرکز تا نقطه ی زیر گوشه ی سمت راست در راستای زاویه ی ۳۱۵ درجه، یعنی موقعیت ۱۵ درجه ی برج دلو  ()ادامه می یابد. اعداد انتهایی هر چرخه واقع بر مربع نه تایی، عبارتند از ۱، ۹، ۲۵، ۴۹، ۸۱، ۱۲۱ و به همین ترتیب. مربع نه تایی در نمودار ۱۰-۲، دقیقاً مشابه نمودار شش ضلعی، به سی بازه ی مدرج شکسته شده است که هر یک نشان دهنده ی علامت های دایره البروج می باشند. این منحنی، همچنین در ناحیه ی بیرونی، دایره ای را در اطراف خود دارد.

روش فیثاغورث

هر مربع نه تایی یا چرخ گن، که به این اسم نیز خوانده می شود و امروزه می توان آن را خریداری کرد، مربعی نه تایی از مارپیچ اعداد در جهت ساعت گرد، و پادساعت گرد، همان گونه که در نمودار ۱۰-۲ دیده می شود را نشان می دهد. اگر قبلاً از مربع نه تایی استفاده کرده اید، این نمونه ممکن است برخی ابهامات را برای شما ایجاد کرده باشد. روش های غیر مرتبط با مباحث علم نجوم با بهره گیری از مربع نه تایی را بدون توجه به مسیر مارپیچی اعداد، می توان به نوعی بکار گرفت اما روش های نجومی را نمی توان مورد استفاده قرار داد. دو تابع نجومی اساسی وجود دارد که کاربرد نمودارهای قیمت و زمان را تعیین می کند. یکی از این توابع، نیازمند نمودار قیمت-زمان با در نظر گرفتن مارپیچ اعداد در جهت ساعت گرد است و دیگری به مارپیچ اعدادی پادساعت گرد نیاز دارد. در کتاب “چگونه از معامله  در بازار کالا سود کسب کنيم”  ، گن موارد استفاده از نمودارهای قیمت-زمان را که به صورت مارپیچ اعدادی پادساعت گرد هستند، مستتر ساخته است. به خاطر بیاورید که نماد Lambert-Gann، ارتباطات نجومی مربوط به وضعیت یک چهارم از مدار کامل(تربیع)، وضعیت یک سوم از مدار کامل(تثلیث)، نقطه ی مقابل در مدار(مقابله) و نقطه ی مشترک(مقارنه) در مدار را به ما نشان داد. شکل هندسی شش ضلعی، مجموعه ی دیگری از زوایا را نشان می دهد که ما بایستی آن ها به همراه نمودار شش ضلعی بکار ببریم. اگر از مرکز شش ضلعی به طرف گوشه ها، زوایایی را رسم کنیم، دو زاویه ی جدیدی نمایان می شود که از نقطه ی شروع بر روی نمودار شش ضلعی، ۶۰ درجه فاصله دارد و نشان دهنده ی ارتباطات یک ششمی(تسدیس) از مدار کامل است. در صفحه ی بعد، شکل ۱۰-۳، نمای واضحی از نمودار هم پوشانی زوایا، وجود دارد که بالای نمودار شش ضلعی قرار داده شده است. این نمودار هم پوشانی، با استفاده از زوایایی ایجاد می شود که دقیقاً شرح دادم. خط صفر درجه، نقطه ی شروع و نقطه ی اشتراک روی مدار را نشان می دهد. خطوط ۶۰ درجه و ۳۰۰ درجه، ارتباطات یک ششمی از مدار کامل را نشان می دهند. زوایای ۹۰ درجه و ۲۷۰ درجه، ارتباطات یک سومی از مدار کامل را نشان می دهند و زاویه ی ۱۸۰ درجه، نشان دهنده ی وضعیت متقابل در مدار است. به عنوان یک مثال، بر روی نمودار شش ضلعی با برچسب نمودار ۱۰-۴، من یک علامت حجاری شده را برای سیاره ی زحل در ۱۰ درجه ی برج حوت  یا همان زاویه ی ۳۴۰ درجه وضع کرده ام و یک نمودار هم پوشانی را در بالای نمودار شش ضلعی با خط شروع از نقطه ی صفر درجه بر روی طول جغرافیایی سیاره ی زحل مربوط به ۱۰ درجه ی برج حوت قرار داده ام. اعداد موجود بر روی نمودار شش ضلعی، دقیقاً همان قیمت ها هستند. قیمت هایی که خطوط مربوط به نمودار هم پوشانی، آن ها را پوشش می دهد، ارتباطی نجومی را با سیاره ی زحل شکل می دهند. قیمت هایی که خط صفر درجه پوشش می دهد، نظیر ۱۲۵، ۱۶۵.۵، ۲۱۳ و از این قبیل، همگی در نقطه ی اشتراک با سیاره ی زحل قرار دارند. قیمت های پوشش داده شده با خط ۶۰ درجه و خط ۳۰۰ درجه، همگی ۶۰ درجه دورتر از سیاره ی زحل قرار دارند و از این رو، یک وضعیت یک ششمی از مدار کامل را با سیاره ی زحل شکل می دهند. قیمت هایی که خط ۹۰ درجه و خط ۲۷۰ درجه از روی آن ها عبور می کنند، همگی ۹۰ درجه دورتر از سیاره ی زحل قرار دارند و از این رو، همه ی آن ها یک وضعیت یک چهارمی از مدار کامل را شکل می دهند. قیمت هایی که خط ۱۲۰ درجه و خط ۲۴۰ درجه از روی آن ها عبور می کنند، همگی ۱۲۰ درجه دورتر از سیاره ی زحل واقع شده اند، و از این رو، تمامی آن ها یک وضعیت یک سومی از مدار کامل را شکل می دهند. در نهایت، قیمت هایی که با خط ۱۸۰ درجه پوشش داده شده اند، همگی در نقطه ی مقابل نسبت به سیاره ی زحل هستند. این نوع فرایندِ قراردادن خط صفر درجه از نمودار هم پوشانی بر روی یک سیاره و پیدا کردن قیمت آن بر روی نمودار، که ارتباطی نجومی را با آن سیاره شکل می دهد، از جمله مکانیسم های اساسی روش فیثاغورث به شمار می رود. در ادامه ی این فصل، توضیح می دهم که نام این روش چگونه اقتباس شده است. این نمودار هم پوشانی که به همراه مربع نه تایی بکار می رود، با زوایای پایه ای شروع می شود که توسط نماد Lambert-Gann مشخص گردید. این، مشابه همان روش است که با نمودار شش ضلعی آغاز کردیم. در مورد نمودار شش ضلعی، زوایای ۶۰ درجه، بواسطه ی رسم خطوطی از مرکز به سمت گوشه ها مشخص شدند. در مورد مربع نه تایی نیز به همان روش عمل می کنیم. خطوطی را از مرکز مربع به سمت گوشه ها ترسیم می کنیم. این کار، چهار زاویه ی جدید شامل ۴۵ درجه، ۱۳۵ درجه، ۲۲۵ درجه و ۳۱۵ درجه را مشخص می کند که باید به همراه مربع نه تایی به کار گرفته شوند. نمودار هم پوشانی صحیحی برای مربع نه تایی را می توان در شکل ۱۰-۵ مشاهده کرد. به عنوان مثال، در نمودار ۱۰-۶، من سیاره ی زحل را در موقعیت ۱۰ درجه ای برج حوت () قرار دادم و نمودار هم پوشانی را با شروع از خط صفر درجه بر روی طول جغرافیایی سیاره ی زحل، بر روی مربع نه تایی گذاشتم. این مشابه همان کاری است که برای نمودار شش ضلعی نشان داده شده در نمودار ۱۰-۴ انجام دادم. بر روی نمودار ۱۰-۶، تمامی قیمت هایی که خطوط مربوط به نمودار هم پوشانی آن ها را پوشش می دهد، رابطه ای نجومی را با سیاره ی زحل شکل می دهند. روش فیثاغورث به منظور بکارگیری نمودار شش ضلعی و مربع نه تایی، در حقیقت ترکیبی از فرآیندی است که آن را توضیح داده ام و اطلاعات مربوط به آن در فصل ۹ موجود است. در فصل ۹، نشان دادم که ویلیام گن، برای مشخص کردن ترکیبات نجومی خاص در بازارهای خاص، از تاریخ های «طبیعی» استفاده کرد. برای استفاده ی درستی از نمودار شش ضلعی و مربع نه تایی، ما بایستی دو چیز را بدانیم: اول این که کدام ترکیب نجومی بازاری را که در آن معامله می کنیم، تحت تأثیر قرار می دهد و دوم این که نمودار درستی از رابطه ی قیمت و زمان برای استفاده در بازاری که در آن معامله می کنیم، کدام است. اولین مورد را می توان با مقایسه ی سیر حرکتی بازار گذشته نسبت به ترکیبات نجومی مختلف، تعیین کرد. همین که مشخص کردید کدامیک از ترکیبات نجومی حائز اهمیت است، پس از آن می توانید تعیین کنید که کدام نمودار قیمت-زمان را بکار ببرید. ساده ترین روش برای تعیین نمودار درستی از قیمت-زمان، این است که رابطه ی نجومی ای را در نظر بگیرید که برای یک بازار حائز اهمیت است و همچنین دو سیاره را در موقعیت های صحیحی از طول جغرافیایی خودشان بر روی حلقه ی بیرونی نمودار و در موقعیتی قرار دهید رابطه ای نجومی را با یکدیگر شکل دهند. از مشاهدات من، این بوده است که خط صفر درجه مربوط به نمودار هم پوشانی، باید در بیرونی ترین موقعیت نسبت به هر دو سیاره قرار گیرد، مگر آنکه سیاره ی مشتری نیز درگیر شود. سپس، همواره خط صفردرجه مربوط به نمودار هم پوشانی را بر روی طول جغرافیایی سیاره ی مشتری قرار دهید. نمودار درستی از قیمت-زمان، دارای خطوطی از نمودار هم پوشانی خواهد بود که یا قیمت سقف یا کف واقع بر روز مربوط به آن ارتباط نجومی را پوشش می دهد. به عنوان مثال، در فصل ۹ نشان دادم که گن اعتقاد داشت، ارتباطات نجومی بین سیاره ی ونوس و زحل، اثری را در بازار ذرت به وجود می آورد. نمودار صحیحی از قیمت-زمان، به منظور کاربرد در بازار ذرت، همان نمودار شش ضلعی است. در روز مربوط به ارتباط نجومی ونوس-زحل، خواهید توانست خط صفر درجه از نمودار هم پوشانی در طول جغرافیایی زحل، را بر روی حلقه ی بیرونی نمودار شش ضلعی قرار دهید. به احتمال زیاد، قیمت سقف یا قیمت کف مربوط به همان روز، یک رابطه ی نجومی را با زحل شکل خواهد داد. بدین معنا که قیمت سقف یا کف کالا، یکی از خطوط موجود بر نمودار هم پوشانی را لمس می کند. به هنگام تعیین اینکه کدام نمودار قیمت-زمان استفاده شود، باید چندین سنوات برگرفته از تعیین دوره های مختلف زمانی، مثلاً، چندین سنوات از حدود ۱۰۰ سال پیش، ۷۵ سال، ۵۰ سال، ۲۵ سال و غیره و سپس چندین سنوات مربوط به داده های بازار فعلی مطالعه گردد. این موضوع، حائز اهمیت است؛ زیرا پس از دریافتن رابطه ی نجومی مناسب و نمودار درستی از قیمت-زمان، هرگز نباید تغییر کنند.  

مطالب مشابه

مشاهده همه