فصل 1 : تحلیل ادبیات نوشته های اصلی ویلیام گن
من با کارهای گن از طریق مقالات موجود در مجلات و تبلیغات آموزشی آشنا شدم. علاقه من به بازارهای کشاورزی بود و وقتی که من یک مقاله راجع به موفقیت ویلیام گن در این بازارها خواندم مصمم شدم تا روشهای او را یاد بگیرم. اگر شما یک کارآموز جدید کارهای ویلیام گن هستید باید بدانید که موفقیت گن فراتر از پنجاه میلیون دلار است. سابقه موفقیت گن بسیار زیاد است و درصد موفقیت سالانه او بین 83% تا 93% ثبت شده است. گن رکورد درآمد زایی سریع را شکست و مهمتر از آن او پیش بینی سالانه از بازارهای سهام و کالا را بیش از بیست سال به عموم مردم می فروخت.مستندات این کارهای برجسته در نوشته های شخصی ویلیام گن وجود دارد که با دیگر متون چاپ شده از زندگی ویلیام گن مطابقت دارد. تقریبا مانند هر معامله گر کالا من مطالعه بر روی کارهای گن را با خواندن کتاب "چگونه از معامله در بازار کالا سود کسب کنیم" شروع کردم. در آن زمان من تحت تاثیر تمام شایعاتی که در باره کارهای گن گفته می شد مانند اینکه "او یک نویسنده ضعیف بوده و یا به زبان مبهم نوشته است که کارهای او را غیر قابل فهم می سازند" بودم. بنابراین من یک رویکرد جدید را برای خواندن کتاب او انتخاب کردم. به جای اینکه کتاب های او را برای فهمیدن اینکه او چگونه کاالا را معامله می کرده است بخوانم، تصمیم گرفتم تا به مطالعه سبک ادبیات گن و فهمیدن آنچه گن نوشته بود بپردازم و این چیزی است که دقیقا انجام دادم. از شایعاتی که در بالا ذکر کردم تنها نیمی از آن درست است. در حقیقت ویلیام گن مطالب را به زبان مبهم نوشته است. ولی اینکه او یک نویسنده ضعیف است درست نیست. سبک نوشتن گن چندین بعد مهم دارد که کسی که متون اصلی او را می خواند باید آنها را تشخیص دهد. بعد اول اینکه گن از تکرار عبارات استفاده کرده است. او اغلب از دو یا چند نام برای یک چیز و بحث راجع به آن موضوع در بخش های مختلف کتاب با استفاده از مثال ها واصطلاحات مختلف استفاده کرده است. اینها احتمالا از بزرگترین عوامل لغزش در فهمیدن آنچه گن در کتابهای خود به آنها پرداخته است می باشند. بعد دوم سبک نوشتاری گن، جایگزینی کلمات ساده به جای کلمات مهم که به خواننده اطلاعات کمی راجع به معنی صحیح می دهد می باشد. این تکنیک ادبی دوم چیزی است که من به آن زبان مبهم می گویم. گن از یک کلمه عادی به عنوان یک حجاب یا پوشش برای کلمه اصلی که او نمی خواسته به کار ببرد استفاده کرده است. نگرانی اصلی من از این تکنیک ادبی در مباحث شیوه های نجومی گن می باشد. من اکیدا خواندن نوشته های اصلی گن را توصیه می کنم. یک شیوه مناسب رسم کردن تغییرات قیمت که گن توصیف کرده است برای مشاهده بهتر آنچه او به بحث راجع به آن می پردازد می باشد. سپس یک لیست از اسامی مختلفی که گن برای توضیح یک مفهموم بکاره برده است تهیه کنید. این دو تکنیک فهمیدن نوشته های گن را بسیار ساده تر می کند. من استفاده از تکرار عبارات توسط گن ، تغییرات در اصطلاحات فنی و جایگزینی کلمات را برای کشف یک کلید واژه ادبی به منظور فهمیدن شیوه های نجومی مخفی در کتاب "چگونه از معامله در بازار کالا سود کسب کنیم"مطالعه کرده ام. این کلید واژه ادبی به من امکان مهم ترین کشفی که تاکنون درباره نوشته های اصلی انجام شده است را داد. اجازه بدهید درباره استفاده از زبان مبهم توسط گن با استفاده از ترجمه یکی از کلمات مهم که برای آشکار کردن پیام صحیح در نوشته های گن لازم است یک مثال بزنم. به دو عبارت زیر توجه کنید.
این عبارات در هر دو ویرایش 1941 و 1951 از کتاب "چگونه از معامله در بازار کالا سود کسب کنیم" موجود است. این آخرین جمله در زیر سرفصل کتاب به نام
"حقایقی که شما باید برای معامله در بازار کالا ها بدانید
" است. این عبارت دوم همان چیزی است که گن در ویرایش سال 1951 در کتاب "چگونه از معامله در بازار کالا سود کسب کنیم" نوشته است. این دو عبارت با اختلاف ده سال از یکدیگر نوشته شده اند. عبارت اول به شکل یک دستورالعمل نوشته شده است و عبارت دوم به شکل یک نصیحت و یا توصیه، ولی هر دو یک پیام را منتقل می کنند. کلمه ای که ما می خواهیم روی آن تمرکز کنیم کلمه " علمی" است که گن با ابهام آنرا به جای کلمه
"نجومی
"به کار برده است. پیام موجود در این دو عبارت این است که قبل از اینکه شما پول خود را برای کسب سود در معرض خطر قرار دهید، باید یاد بگیرید که چگونه سیارات بر بازارهای مالی تاثیر می گذارند. چرا ویلیام گن از کلمه
"علم
"به جای کلمه
" نجوم
" استفاده می کند؟ جواب در یک قسمت از کتاب "چگونه از معامله در بازار کالا سود کسب کنیم" آمده است. این اولین پاراگراف زیر سرفصل
"سطوح مقاومت
"می باشد.
قبل از اینکه این مطلب را توضیح دهم میخواهم به بحث راجع به زیربناهای موفقیت گن بپردازم. یکی از نکات بسیار مهم برای فهم اینکه گن چگونه توانست در بازارهای مالی موفق شود ایناست که گن توانسته بود موفقیت خود را به عنوان یک معامله گر و پیشگو قبل از انجام مصاحبه مشهور خود در سال 1909 با ریچارد ویکوف از مجله Ticker and Investment Digestبدست آورد. این مصاحبه این چنین آغاز میشود" چندی پیش توجه این مجله به یکسری از پیشگویی های بازار سهام که توسط ویلیام گن انجام شده بود جلب شد." اگر در سال 1909 ویلیام گن به عنوان یک پیش گوی موفق برای آن مجله شناخته شده بود حتما میبایست شیوه های پیشگویی خود را در سالهای قبل از آن توسعه داده باشد. به نظر من اگر میخواهید بدانید گن چگونه در بازارها معامله و پیش گویی میکرده باید به مطالعه سالهای مهم 1900 تا 1909 بپردازید. اولین جمله مهم از ویلیام گن در مصاحبه ریچارد ویکوف ایناست که" در طول ده سال گذشته من تمام وقت و توجه خودم را برای مطالعه بازار های سرمایه گذاری صرف کرده ام. " در پاراگراف چهارم گن می گوید " سپس تصمیم گرفتم تا ده سال از عمر خود را بر روی مطالعه قانون طبیعت که در مورد بازارهای سرمایه گذاری کاربردی است صرف کنم. " به نظر من این ده سال که او دوبار از آن نام می برد همان ده سالی است که منجر به مصاحبه با ریچارد ویکوف شده است. معتقدم که ویلیام گن در آن مصاحبه از مردی نام می برد که کارهای او را در طول آن ده سال مطالعه کرده است. به نظر من کارهای آن مرد بر روی گن تاثیر بالایی داشته و به همان اندازه برای کسانی که می خواهند کارهای گن را مطالعه کنند مهم است.
ممکن است به این نکته توجه کرده باشید که این جملات از مصاحبه ویلیام گن در سال 1909 با جملات او در صفحه 34 کتاب "چگونه از معامله در بازار کالا سود کسب کنیم" یکسان است. وقتی که ویلیام گن کتاب "چگونه از معامله در بازار کالا سود کسب کنیم" را سی و دوسال بعد از مصاحبه سال 1909 خود نوشت، او می پنداشت که این جملات او بسیار مهم هستند و از اینرو آنها را کلمه به کلمه تکرار کرده است. فردی که تاثیر زیادی روی گن داشت
"فارادی یا مایکل فارادی
"که در سالهای 1791 الی 1867 می زیسته است می باشد. مایکل فارادی خود را به صورت یک فیلسوف طبیعی توصیف می کند. او به طور خاص یک محقق در زمینه الکترومغناطیس بوده است. تحقیقات ثبت شده وی بیش از 600 صفحه است. من فکر می کنم برخی از قسمت های کارهای فارادی ، مستقیماً با ایده های گن در ارتباط باشد ولی من در اینجا فقط به شرح ایده های مایکل فارادی درباره خصوصیات مفناطیسی اتمسفر که بیشترین تاثیر را برروی گن داشته است می پردازم. حدوداً در سال 1844 مایکل فارادی رابطه بین نور و مغناطیس را کشف کرد. این باعث شد فارادی تحقیقاتی را بر روی ویژگی های مغناظیسی اتمسفر زمین که در سال 1850 شروع به انتشار آنها کرد انجام دهد. من متقاعد شده ام که این بخش از مطالعات فارادی، تاثیر عظیمی بر روی گن داشته است. فارادی بر این عقیده بود که اتمسفر زمین به عنوان یک الکترومغناطیس است که در آن هوا نقش آهن را بازی می کند. فارادی فکر می کرد بار مفناطیسی هوای اطراف زمین تحت تاثیر میزان انرژی که زمین از خورشید دریافت می کند می تواند افزایش یا کاهش یابد. درست مانند هنگامی که میدان مغناطیس یک هسته آهنی در درون یک سیم پیچ بر حسب میزان شدت جریان عبوری از سیم افزایش یا کاهش می یابد. مایکل فارادی از عبارت
"خطوط نیروی مغناطیسی
" برای توصیف انرژی مغناظیسی که از جسم خارج می شود استفاده کرده است. در شکل 1-1 من یک آهنربای گرد را با خطوط مغناطیسی نقطه چین که از سطح آهنربا خارج می شوند رسم کرده ام. این خطوط نقطه چین نشان دهنده انرژی مغناطیسی یا میدان مغناطیسی که از آهنربا خارج می شوند می باشد. این خطوط نیرومغناطیسی از تمام سیارات منظومه شمسی و خورشید ساطع می شوند. در نظر مایکل فارادی راجع به اتمسفر مغناطیسی زمین ، خطوط نیروی مغناطیسی مهم خطوطی هستند که از خورشید ساطع می شوند و به زمین می رسند و باعث مغناطیسی شدن اتمسفر زمین می شوند درست مانند یک هسته آهنی داخل یک سیم پیچ الکترومغناطیسی. وقتی خطوط نیروی مغناطیسی که از خورشید به زمین می رسند کاهش می یابند ویژگیهای مغناطیسی اتمسفر زمین کاهش می یابد. وقتی خطوط نیروی مغناطیسی که از خورشید به زمین می رسند افزایش می یابند ویژگیهای مغناطیسی اتمسفر زمین افزایش می یابد. من به این نتیجه رسیده ام که مفاهیم فوق که از تحقیقات مایکل فارادی توضیح داده شد الهام بخش و زیربنای اکتشافات مهم ویلیام گن بوده است.
توضیحات فوق درباره تحقیقات مایکل فارادی نشان می دهد که چرا ویلیام گن از کلمه
" علم
" به عنوان یک پوشش برای کلمه
" نجوم
"استفاده کرده است. گن مانند یک دانشمند درست همانند مایکل فارادی به عمل و عکس العمل بین خطوط نیروی مغناطیسی خورشید، زمین و سایر سیارات نگاه کرده است. این توضیحات چیزی بیشتر از استفاده از یک پوشش برای کلمه
" نجوم
"را نشان می دهند. این بدین معنی است که ویلیام گن بیشتر از یک منجم یک دانشمند و بیشتر از یک فیلسوف یک ریاضی دان بوده است. اگر این مطلب را در پس زمینه ذهن خود نگه دارید به درک بهتر شیوه فکر کردن ویلیام گن کمک می کند. اجازه دهید به یک جمله از مصاحبه ویلیام گن در سال 1909 با مجله" Ticker and Investment Digest" و صفحه 34 کتاب گن نگاه دوباره ای بیندازیم. در جمله اول چنین آمده است
" اگر بخواهیم شکست را ازمعاملات خود دور کنیم باید به دلایل بپردازیم .
" کلمه کلیدی در این جمله دلایل می باشد. دلایل چه چیزهایی هستند؟
از نظر گن هر واقعه نجومی که نشان دهنده تغییر در خطوط نیروی مغناطیسی که از خورشید به زمین می رسند باشد یک دلیل یا علت است. ترجمه جملات دوم و سوم برای فهمیدن آنچه توسط گن در کتاب "چگونه از معامله در بازار کالا سود کسب کنیم" نوشته شده است مهم نیستند و من از آنها عبور می کنم. اکنون به جمله چهارم که فارادی گفته است توجه نمایید :
"هیچ چیزی در طبیعت به جز مراکز نیروی ریاضی وجود ندارد."کشف این جمله تا کنون یک تلاش بی ثمر بوده است. هیچ راهی برای فهمیدن اینکه گن کجا این جمله را دیده است وجود ندارد. برای جای دادن این جمله در مباحث خودمان و اینکه چرا من معتقد هستم گن فکر می کرده است ای جمله مهم بوده است، اجازه بدهید کلمه
" ریاضی
" را به کلمه
"مغناطیسی
"تغییر دهیم. در جملات زیر من ترجمه صحیح جملات اول و آخر را اضافه کرده ام.